شاه شاهانم

‏بهترین تعریف از صبح جمعه رو مولانا ارائه میده اونجا که میگه" زهی صبحی که او آید نشیند بر سر بالین/تو چشم از خواب بگشایی

ببینی شاه شاهانی" .



اولین سرمای پاییزی رو خوردیم رفت پی کارش 

این هفته ای که گذشت از پر استرس ترین روزهامون بود و هنوز ادامه داره 

من دیگه سپردم دست خدا و گفتم دیگه دعا نمیکنم چی میخام 

فقط میگم خدایا هرچی که بصلاحمونه اتفاق بیوفته.

تصمیم دارم سه شنبه هفته بعد داداشم اینارو پاگشا کنم و برای شام فسنجون بپزم دسر هم مشکوفی و ژله درست کنم و پای سیب هم برای چایی بپزم 

دوشنبه هم سالگرد عقدمونه و اون روزم حتما کیک میپزم ..

حالا ببینم همه ی این تصمیماتم عملی میشه یا نه.


دیشب که حالم بهتر شده بود تصمیم گرفتم آبمیوه بگیرم و کارای آشپزخونه رو انجام بدم 

همسر که اومد مدام میگفت بیا پیشم بشین حالا  اونارو بعدا انجام میدی 

منم میگفتم یکم صبر کن تموم بشه با خیال راحت بشینم پیشت ...

داشتم ظرفارو میشستم وقتی تموم شد و برگشتم دیدم اومده تو آشپزخونه داره نماز میخونه که نزدیکم باشه:))))

ای خدا من مردم واسه دل کوچیکش :*



من میمیرم واسه این بوی قرمه سبزی که پیچیده تو خونه به به

  • soheila joon
همیشه خوشبخت باشی سهیلاجونم...
خوشبختی دقیقا همین چیزاست...
قرمه سبزیتونم نوش جون.
مرسی عزیزدلم :.*
ای جآنم ^_^
عاشقتنه هاتون همیشگی سهیلا جون :*
مرسی عزیزدلم لطف داری
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan