متولد

 

 

من خیلی اهل خاطره بازی ام 

اینطوری که میگم مثلا یک هفته قبل این موقع داشتم چیکار میکردم؟ یا یه ماه قبل؟ یا یکسال ؟ 

بعد حس و حال اون روز میاد سراغم

این روزام مدام به پارسال این روزا فکر میکردم 

تقریبا از فردا شب درد دندون شدیدم و بی خوابیم شروع شد 

از شب بعدش هم دردای کاذب و تقریبا یک هفته طول کشید تا درد  اصلی زایمان شروع بشه 

این یکسال عین برق و باد گذشت تو این یکسال زندگیم پر از چالشای بزرگ و کوچیک بود و خداروشکر میکنم که از پسش براومدم 

“من با پسرم عشق رو تجربه کردم تا آخر عمرم مدیونشم بخاطر این حسی که بهم داد” 

روزی هزار بار قلبم از خوشی پر میشه بخاطر همه کاراش 

واقعا دیگه چی میتونه این حسو به آدم بده؟ 

برای تولدش تصمیم داشتم کیک بپزم و آتلیه هم بریم و تمام 

بنظرم تولد یکسالگی غیر از خستگی برای مادر و بچه چیزی نداره 

ولی خب اینطور که بوش میاد همه منتظر جشنن احتمالا جشن بگیریم

فعلا سرماخورده و گوش درد هم داره ببینم تا اخر هفته خوب میشه و حال داره یا نه  

 

دوسش دارم خیلی خیلی خیلی زیاد 

 

از خودم بخوام بگم خیلی سردرگمم این روزا 

همش حس میکنم باید یه کاری انجام بدم راستش احساس بیهوده بودن میکنم 

نمیدونم درس بخونم برای ارشد یا نه 

کاش میدونستم کار درست چیه 

اصلا کاش این باری که رو شونه هام گذاشتم رو بذارم پایین و یکم استراحت کنم 

فعلا توی خونه به سفارش گرفتن ادامه میدم تقریبا هر هفته سفارش نون شیرمال دارم 

اونی ام که سفارش میده برای تفذیه مدرسه اش میخواد توی مدرسه اشون هم دوستاش خوششون اومده و شماره امو گرفتن 

انقدررر ذوق زده میشم وقتی میبینم دوست دارن 

(اگه دوست داشتین بگید که دستور نونمو براتون بذارم)

 

دیگه همینا 

تا درودی دیگر بدرود:*

 

 

  • soheila joon

سلام سلام خانم اکتیو🥰🥰🥰

وقتی اینقدر کدبانویی و داری سفارش میگیری چرا احساس بیهودگی میکنی؟؟؟!!

خیلیم عالیه...

ان شاالله روز بروز مشتریهات بیشتر و بیشتر بشن.

 

با کمال میل دستور نون شیرمال رو میخوام💜💜💜💜

 

تولد دانیال کوچولو هم مبارک باشه

ان شاالله کنار مامان با احساسی مثل تو یه مرد فوق العاده بشه در اینده😘😘😘

 

دقیقا تولد یکسالگی همینه ک گفتی...

جز کلافگی برای بچه و خستگی برای مامانش چیزی نداره

 

سهیلا ...

تصمیم برای خوندن ارشد رو ب خدا بسپار

اگر به صلاحته که شرایطش و مقدماتش رو فراهم کنه

و گرنه که کلا از فکرش بیارتت بیرون.

در شرایطی ک ادم سر دوراهی مونده و البته همیشه، تنها راه مطمئن توکل به خودشه⁦☺️⁩

 

بلا از پسر کوچولوت دور باشه

و ان شاالله زود زود خوب بشه⁦❤️⁩💙⁦♥️⁩💚💜

سلام سلام عزیزم 
نمیدونم واقعا چرا توقعاتم از خودم زیاده 
خداروشکر سفارشا هست حس بیهودگیم رو کمتر میکنه بازم :دی

تو یه کامنت  برات تایپ میکنم مینا

ممنون میناجون سلامت باشی:))

درست میگی 
توکل خیلی کمک کننده اس 

انشالله 
و همچنین از هانای قرتی و خوشتیپمون :*

نون شیرمال 

 

مواد به عمل اوردن خمیر 

شکر ۱قاشق چایخوری 

خمیرمایه فوری۱قاشق سوپخوری 

شیر ولرم ۱لیوان 

آرد ۱/۴لیوان 

همه اینارو مخلوط میکنیم و نیم ساعت میذاریم کنار تا عمل بیاد

 

مواد خمیر 

کره آب شده ۶۰گرم 

آرد ۴۰۰گرم 

پودر قند ۳قاشق غذاخوری 

هل یا ادویه معطر دیگه کمی 

تخم مرغ ۱عدد 

همه اینارو مخلوط میکنیم به اضافه خمیر مایه عمل اومده  و ورز میدیم پنج دقیقه اگه چسبنده بود خمیرو صدبار به سطح ظرف میکوبونیم درست میشه اگه بازم چسبنده و شل و ول بود نصف لیوان ارد میریزیم 

بیشتر بریزیم کیفیتش مثل نون بیرون نمیشه 

روشو میپوشونیم و دوساعت است احت میدیم بعد از دوساعت به هر شکلی دوس داریم درمیاریم و تو سینی فر میذاریم و دوباره نیم ساعت دیگه میذاربم استراحت کنه 

بعدش رومال رو میزنیم و میذاریم تو فر با دمای ۱۸۰تا زمانی که زیرش کمی طلایی بشه و روشم تغییر رنگ بده

 

مواد رومال زرده تخم مرغ و یک قاشق آرد 

آرد باعث میشه روی نون سرخ بشه مثل نون فانتزیای بیرون 

سپاس بی کراااان🤝🙏🙏🙏🙏

سپاس متقابل :))))

😁😁😁😁😁

💕❤️💕❤️💕

❤️❤️🥰🥰

سهیلا !!!!!!!

کی یک سال شد؟

دیدم تو اینستا و کانالت ولی باور نکردم

گفتم بابا هنوز شیش ماهم نشده که

چرا اینقدر زود گذشت؟

تولدش مبارکت و مبارک کل کائنات و هستی باشه که هست

دانیال بزرگ شد وااااااای

انگار ماه پیش بود داشتیم میخوندیم که باردار شدی

معمولا من اینقدر جا نمیخورم از تولد کسی ولی تولد دانیال برام خیلی عجیب بود

پسرمون داره مرد میشه برای خودش

خدا برات حفظش کنه و شماها رو برای اون

با ناز پدر مادرش بزرگ بشه الهی

تقصیر توست اینقدر ازش نمی نویسی آدم تصویر دو سه ماهگیش تو ذهنش میمونه باور نمیکنه یک سال گذشته باشه

حسابی تو بغلت فشارش بده و ببوسش

سهیلا !!!!!!!

کی یک سال شد؟

دیدم تو اینستا و کانالت ولی باور نکردم

گفتم بابا هنوز شیش ماهم نشده که

چرا اینقدر زود گذشت؟

تولدش مبارکت و مبارک کل کائنات و هستی باشه که هست

دانیال بزرگ شد وااااااای

انگار ماه پیش بود داشتیم میخوندیم که باردار شدی

معمولا من اینقدر جا نمیخورم از تولد کسی ولی تولد دانیال برام خیلی عجیب بود

پسرمون داره مرد میشه برای خودش

خدا برات حفظش کنه و شماها رو برای اون

با ناز پدر مادرش بزرگ بشه الهی

تقصیر توست اینقدر ازش نمی نویسی آدم تصویر دو سه ماهگیش تو ذهنش میمونه باور نمیکنه یک سال گذشته باشه

حسابی تو بغلت فشارش بده و ببوسش

نسیم خودمم باورم نمیشه واقعا زود گذشت
انگار همین چند روز پیش بود که میومدم و از نخوابیدنش و گریه ها و دل درداش گلایه میکردم
 بعضی وقتا میگم شاید برای من زود گذشت که مادرشم و مشغول کاراش بودم و متوجه گذر زمان نمیشدم 
اما همه میگن که دانیال خیلی زود یکسالش پر شد 
توی گروه دوستام که عکس و فیلم کاراش رو میذارم تعجب میکنن که انقدر بزرگ شده که مثلا خودش میشینه غذا میخوره یا حرف میزنه 
راست میگی خیلی کم مینویسم هرروز با خودم میگم امروز باید پست بذارم ولی انقدر تند تند میگذره به خودم میام میبینم شب شده و چشمام پر خوابه 

تبریکت خیلی قشنگ بود عزیزم 
مرسی مرسی مرسیی:)))

سهیلا یکسالگی مامان شدن تو هم مبارک باشه.

خدا دانیال فسقلوی نمکوی گردالو رو برات نگه داره.

 

سهیلا میدونی خیلی مهربونی؟

همیشه با دست و دل باز دستور چیز میزاتو میدی به همه.از این آدما نیستی یه چیزی رو منحصرا برای خودت بخوای چشم نداشته باشی یکی دیگه همونو بلد باشه. من واقعا از این اخلاقت یاد میگیرم و با تمام وجود ستایشت میکنم.

ممنونم عزیزم :))

مرسی مینا که منو اینطور میبینی 
واقعا دلم میخواد داشته هامو با دیگران به اشتراک بذارم 
تو این دوره که زندگیا سخت شده اگه بتونم با همین چیز کوچیک بقیه رو خوشحال کنم منم خوشحال میشم 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan