سلطان اثاث کشی

این مدت که نبودم مشغول اثاث کشی بودم اونم برای بار سوم تو این چند ماه 

زیبا نیست؟ 

خونه قبلی خیلی قشنگ و بزرگ و دلباز بود واقعا دوسش داشتم ولی خب اون زیبای بی وفا مارو دوست نداشت 

دقیقا دوماه تو اون خونه بودیم و الان یک هفته میشه که اومدیم خونه پدرشوهر

خب اینجا محسناتش زیاده ولی بدی هاشم غیر قابل چشم پوشیه 

بگذریم

فقط همینو بگم که چه دهنی ازم سرویس شد تو این مدت با این حجم کار با یه نخودچی که چهار دست و پا رفتن یاد گرفته و فقط مونده از دیوار راست بره بالا

بزرگترین دلخوشی من :)))

داداشم اومد خونمون باید برم 

تا درودی دیگر بدرود

  • soheila joon

عزیزم ^-^ قربون اون نخودچی برم نمکدون !

کپیه خودته سهیلا ! ماشالا بهش !

توأم خسته نباشی خانوم گل ایشالا که این خونه براتون اومد داشته باشه :):*

خدانکنه عزیزدلم
شبیه من و وحیده اخه من و وحیدم شبیه همیم خخخ
مرسی عزیزم سلامت باشییی:*

وااااا..... جدی!!!!

اون خونه خیییییییلی حیف بود سهیلا

من عاشقش بودم.

حتما حکمتی و مصلحتی در کار بوده که ما ازش غافلیم... 

 

به هرحال اینجا یا اونجا یا هرجای دیگه ، امیدوارم دلت خوش باشه

رفیق، و توی آرامش غوطه ور باشی🙂❤🧡💛

منم اولش شوک زده بودم با ناباوری وسایلامو جمع کردم و هنوزم باورم نمیشه دیگه اون خونه رو نداریم 
آره شاید...

مرسی عزیزم همینطور تو میناجون:))

عه وا چقدر اثاث کشی :))

 

مواظب خودت باش.. و بیشتر بنویس سهیلا...

اوهوم چند شب پیش خواب دیدم وحید اومده میگه اثاث کشی داریم 
قشنگ کابوس شده واسم

چشم عزیزم :)))

ای بابا

چرا خب؟

شاید قراره یه اتفاق بزرگ و عالی اینجا بیفته برات

اولین خونه ای که بودیم تصمیم گرفتیم بلند شیم صاحبخونه به بنگاه سپرد و مشتری اومد و پسندید و قرارداد بستن ولی ما خونه پیدا نکرده بودیم هنوز 
مجبور شدیم وسایلامونو ببریم خونه مامانم تا خونه پیدا شه 
ده روزی آواره بودیم تقریبا تا اینکه خونه عالی پیدا کردیم و اثاث بردیم و چیدیم و تموم شد دو ماه بودیم که صاحبخونه تصمیم گرفت خودش بیاد تو خونه و گفت بلند شیم که میتونستیم بمونیم قانونا ولی نموندیم دیگه و اومدیم خونه پدرشوهر 
اینجام باهم نیستیم ساختمونا جداست درواقع ولی خب نزدیکشون هستیم و از همه بدتر زیر منتشون که اصلا دوست نداشتیم
هرچند رهن کردیم اینجارو هم ولی خب با قیمت پایین تر و بازم جریان منت کذاشتن هست

امیدوارم نسیم جانم:)

منم دو سال خونه پدر شوهر زندگی کردم و خیلی سخت گذشت و 8 ماه آخر رسما کشمکش داشتیم اجاره هم میدادیم و کم هم نمیدادیم و پولمون رو هم خودشون سرمایه گذاری کرده بودن و ما نمی تونستیم حتی پولمون رو زنده کنیم که از اونجا بلند شیم خیلی سخت گذشت از اون مدلها که روح و روان من نابود شد و با بند بند وجودم میخواستم که اون روزها بگذرن و من فقط از اون خونه بلند شم و کتاب معجزه شکرگزاری رو که خوندم و شروع کردم به مثبت فکر کردن و عمل کردن یواش یواش همه چی به بهترین شکل خودش اتفاق افتاد پولمون زنده شد و ما یه جای عالی پیدا کردیم و بلند شدیم

منم خیلی ناراحت منتی بودم که رو سرمون بود یه دوستی دارم یه آقاست که خیلی هم از ما بزرگتره یه بار بهم گفت ببین پول پدر از شیر مادر برای پسرش حلال تره هرمنتی باشه از طرف هرکسی باشه چرت و پرته و برای ارضای نیازیهای طرف به کمک کردن میخواد خودش رو راضی کنه که ما داریم به تو کمک میکنیم وگرنه هرکی هرچی گفت باد هواست

اگر من جای تو بودم از اون خونه بلند نمیشدم و میگفتم یک سال قرارداد بستم و قانونا هم طرف کاری نمی تونست بکنه میخواست از اول درست تصمیم بگیره من که نباید تاوان هرهری بودن یه نفر دیگه رو بدم بیخود گذاشته بود برای اجاره اگر خودش میخواست بنشینه

با این حال می فهمم تو چه وضعیت سختی هستی ولی سعی کن دور بمونی از داستانها و بابت چیزی که یه سرش تو نیستی زندگی رو برای خودت سخت نکنی

اما در پی این هم باش که بتونی هرچه زودتر مستقل بشی

خداروشکر که مستقل شدین 
منم از شنبه دوباره شکرگزاری رو شروع کردم 
ما توی شرایطی اومدیم اینجا که واقعا دیگه خسته شده بودم از مستاجری و خواستم از مدام اسباب کشی نجات پیدا کنم و بزرگترین شرطم برای اینجا اومدن این بود که دل به اینجا نبندیم و به فکر خونه خریدن باشیم حتی شده ٥٠متر اما برای خودمون
الانم میتونیم یه اپارتمان کوچیک منطقه های متوسط شهر بگیریم ولی وحید کمالگراست و میگه باید ویلایی باشه یا خداقل اپارتمان لوکس
مرسی از حرفات عزیزم 
منم تموم سعی خودم رو میکنم که زندگی رو برای خودم تلخ نکنم و کنار بیام با این موضوع 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan